هر روز 411 بار
هر هفته 2880 بار
هر ماه 12343 بار
هر سال 150171 بار
...
میشه بانوی منُ شنید!
محسن چاوشی>خودکشی ممنوع>بانوی من!
باران
باز باران..
اینهمه می باریو در تو تکرار را هر چه می گردی..
باز هم به بنبست مشت میکوبی!
چه صدای ماندگاری..
ابر های جدید..سیاهیه جدید..دنیای جدید!
انگار آفریدن درختو برگ هایش حکمتی در آسمان ها داشته!
این صدا مرا بهم میزند!
قدم ها درگیر رفتن می شوند..
قدم زنان با قطراتش عشق بازی را دوست دارم..
در تاریکای جاده، چراغ ها انگار ابرند روی زمین!
رخسار باران زیر چراغ برق شکوهی جاودان دارد..
صحن نور و رقص باران..
تکیه ی عاشقانه بر تیر چراغ..
نگاهی خیره .. به آسمان خیس..
لبی به خشکیه دریاچه ی شوری که
تنها تنپوشش، شوریه بی وفاییه آب است..
و خای خالی دستانت...
که زیر چتر دستانم پناه دادنشان را دوست دارم...
از این چراغ به آن چراغ با یک یادگاری کوچ میکنم..
تمام درو دیوار ها را با زغالی خیس، به حس خود طرح زده ام..
هر جا که چشمانت به سیاهیه بدخطی افاد..
بدان دوستت دارم های من
روی آجر به آجر کوچه های دلتنگی بوده
که باران هم آن را نقاشی کرده...
چشمانت سخت ..اما سریع بازو بسته می شوند..
اینگونه بغضت ،جیره اش را سهمیه می بندد..
کنج دیوار اتاق تکیه می دهی..
خیره به یادگاری تلخ این سالهایت می شویو..
دیگر چشمانت،سنگینیه پلک ها را حس نمیکند..
مانند مرگی با چشمان باز!
تقویم در چشمانت برگ به برگ به ساعت روی دیوار می بازندو...
تیک تاک ها به عقب باز می گردد..
گذشته ی شوم بغضت را در خفقان گرو میگیرد..
تیک تاک های تلخ ..تو را به آن روز سردی که انتظار..
تابستانی را در وجودت شعله ور کرده بود، می برند..
آآآآه... بخار نفس هایت قلب های خاکستری می شوند..
با فوت بعدی قطاری درست میکنی به مقصد عشق..
و قلب خاکستری را مسافر پنجره هایش می کنی..
ضربات کف کفشت به زمین تند تر می شود..
از دور عطرش را حس میکنی..
دستی می آمد پر..
پری که دیروز اشک شوقو امروز..
بغض دردناک توست..
اما امروز ،در گرما با غربتش یخ کردی...
گریه ات آرزوست..
اشک اشک اشک..
هرچه صدایش میزنی انگار بختک بر تو چیره شده..!
جسمت پر از فریاد می شودو در سکوت خود غرق می شوی..
انقدر دستو پا میزنی تا تکیه گاهت..آرامگاهت می شود..
برای فاتحه اش میمیری اما..
اوم گلفروشی را به مقصد عشق جدیدش ترک می کند..
تو آن ابر سیاهی که نمی باردو بغض می کند تا صاعقه بزند..
حتی ابر ها هم در آغوش هم میگریند اما تو..
به در و دیوار میخوری تا صاعقه بزنی..!
ابری نیــست... فقط کبود تر می شوی..
میبینی چگونه آرامش دیدن آسمان را هم از چشمانت به تاراج برده؟
عشق بازی چشمانش یادت هست؟
ای دل.. با توام..
با تو که مرا در دامش اسیر کردیو خود پیرو شکسته شدی..
تپش این روز های تو دیگر نشانی از غرور ندارد..
دست به عصا میزنی..
ولی با دندان های ریخته ات هم باز اسمش را زمزمه میکنی!
ای دل پیر من..
روی سنگ قبرت فقط سیاهی خواهم نوشت..
بگذار به سیاهیه محضش بخندد..
قلب من زیر چکمه هایش بگندد..
اما همان تیک تاک های ساعت روی دیوار..
روزی را خواهند آورد که او خود را
به سنگ قبرت میزند تا صاعقه کند..
سر به دیوار می کوبد تا سیاهنوشته هایم را بفهمد..
شعر سپید روی قبرت...
جواب کابوس های شبانه اش خواهد بود..
و در پایاان دانلود آهنگ ی که در بالا بهش اشاره کردم
Andy Williams Where Do I Begin Love Story
لینک دانلود : دانلود
امشب دلم بد هوایی شده
نه هواییه بوسه هایش نه هواییه عاشقانه هایش نه هواییه صدای نازنینش
که بهترین سرود زندگانیم بود...
امشب فقط هوای چشمانش را دارم...
بنشینم ساعت ها در عمق چشمانش غرق شوم...
بدونه درک گذر زمان...
هرچند حال نیز غرقم...
اما نه در چشمانش...
در این غم بی پایانش..در این بغض..در این حسرت..در این دلتنگی...
هر روز 411 بار
هر هفته 2880 بار
هر ماه 12343 بار
هر سال 150171 بار
...
میشه بانوی منُ شنید!
محسن چاوشی>خودکشی ممنوع>بانوی من!